گــــر ذره شـــوقی بخیـــال است تــــرا
صــد عمـــر ابد در تـــه بـال است تــرا
بــــی عشق اگــــر آفتـاب خواهی گشتن
هشــــدار که عقــاب زوال است تـــــرا
کلمات کلیدی:
پیام عشق به گوش هوس مخوان بیدل
سخن اگر سخن اوست جز کلام تو نیست
کلمات کلیدی:
دیده را باز به دیدار که حیران کردیم
که خلل در صف جمعیت مژگان کردیم
غیر وحشت نشد از نشئه? تحقیق بلند
می به ساغر مگر از چشم غزالان کردیم
رهزنی داشت اگر وادی بی مطلب عشق
عافیت بود که زندانی نسیان کردیم
موج ما یک شکن از خاک نجوشید بلند
بحر عجزیم که در آبله طوفان کردیم
حاصل از هستی موهوم نفس دزدیدن
اینقدر بود که بر آینه احسان کردیم
کلمات کلیدی:
حاصلــــم زین مزرع بی بر نمیـــدانم چـــه شد
خاک بودم خون شدم دیگــــر نمیدانـم چـــه شـد
ناله بالی میزند دیگــر مپــــــرس از حــــال دل
رشته در خــــون می طپـد گوهر نمیدانم چه شد
ساختم با غم دمــاغ ساغــر عیشم نمــــــانــــــــد
در بهشت آتش زدم کـــــوثــر نمیدانم چـــــه شد
محـــرم عجـــز آشباییهای حیـــــــــرت نیستـــم
اینقـــدر دانــــم که سعــی پــر نمیــدانــم چه شد
سیـــر حسنی داشتم در حیـــــرت آبــاد خیــــال
تا شکست آئینــه ام دلبــــر نمیـــدانم چـــــه شـد
مشت خــــونی کـــز تپیدن صد جهان امید داشت
جستجو ها خــاک شد دیگـــر نمیدانم چــه شــــد
دی من و صوفــی بـــه درس معــرفت پرداختیم
از رقم گــم کــرد و مـــن دفتـــر نمیدانم چه کرد
بی دماغ طاقت از سودای هستــی فــــارغ اسـت
تا چـــو اشک از پــا فتــــادم سر نمیـدانم چه شد
بیدل اکنـــون با خـــودم غیر از ندامت هیچ نیست
آنچه بی خود داشتــم در بــر نمیـــدانم چـــه شــد
کلمات کلیدی:
چه غافلی که ز من نام دوست می پرسی
سراغ او هم از ان کس که اوست می پرسی
چه ممکنست رسیدن به فهم یکتائی
چنین که مسئله مغز و پوست می پرسی
ز رسم معبد دل غافلی کز اهل حضور
تیمم اب چه عالم وضوست می پرسی
نگاه در مژه ئی گم ز نارسائی ها
که کیست زشت و کدامین نکوست می پرسی
تجاهل تو خرد را بدشت و در گرداند
رهی نداری و منزل چه سوست می پرسی
به تر دماغی هوش تو جهل می خندد
کز اهل هند عبارات خوست می پرسی
دل دو نیم چو گندم گرفته در بغلت
تو گرم و سردیء نان دو پوست می پرسی
بچشمه سار قناعت نداده اند رهت
کز ابروی غنا از چه جوست می پرسی
سوال بیخردان کم جواب می باشد
نفس بدزد که تا گفتگوست می پرسی
ز قیل و قال منم نا گزیر می گویم
بحرف و صوت ترا نیز خوست می پرسی
بخامشی نرسیدی که کم زنی ز نخست
ز بیدل انچه حدیث نکوست می پرسی
کلمات کلیدی:
" باغ جهان پرگلست فرصت چیدن کجاست
دشت و چمن سبز سبز بال پریدن کجاست
دوست صلا می زند همت دیدار کو
کعبه ز ما دور نیست پای دویدن کجاست
عالم از او پر صداست گوش تو بیگانه است
در همه جا نقش اوست قدرت دیدن کجاست
مدرسه عشق را نعمت استاد هست
ای دل مکتب گریز میل شنیدن کجاست
دانه ی ذوق و هنر در دل ما کاشتند
لیک به فصل خزان شوق دمیدن کجاست
یار فروشد به جان گلشن فردوس را
بی خردان را بگو ذوق خریدن کجاست
ناله ی جانسو هست خلوت دلخواه نیست
لرزش اشک مرا جای چکیدن کجاست
پیر شدی شوق وصل از دل سکن گریخت
ای دل بی انتظار حال تپیدن کجاست
کلمات کلیدی:
هیچ کس نیست که ازدواج را دوست نداشته باشد. بعضی ها در دهه بیست زندگی شان ازدواج می کنند در حالی که بعضی دیگر دهه سی را ترجیح می دهند. اما در نهایت این بستگی به خود شما و احساس تان دارد. اگر می خواهید بدانید شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که دیر ازدواج می کنند یا خیر، به نشانه های زیر دقت کنید. این 7 علامت به شما می گوید که نباید ازدواج کنید.
دلیل اول برای ازدواج نکردن : هنوز خودتان را کاملا نمی شناسید
این که با گذشت زمان شما تغییر می کنید یا خیر، هیچ قطعیتی وجود ندارد اما ثابت شده افراد در سن 20 سالگی هنوز به قدر کافی خودشان را نشناخته اند تا بتوانند برای زندگی آینده خود به درستی تصمیم بگیرند. پس اگر دیگران به شما می گویند که هنوز برای ازدواج بچه هستید، نگران نشوید. در واقع آنها به شما توصیه می کنند که برای شناخت بیشتر خود، وقت بگذارید و زمانی که واقعا خودتان و اهداف زندگی تان را شناختید، برای ازدواج اقدام کنید.
دلیل دوم برای ازدواج نکردن : از نظر مالی تامین نیستید
مهم نیست چقدر شریک زندگی تان را دوست دارید، عشق شما هر چقدر هم که باشد، چیزی که در انتها اهمیت می یابد، پول است. درست است که شما شادی همسرتان را می خواهید اما مشکلات مالی می تواند سدی بین رابطه تان ایجاد کند. شما بدون توانایی مالی قادر به حمایت از یک خانواده نخواهید بود. پس مجبورید تا آن زمان منتظر بمانید.
دلیل سوم برای ازدواج نکردن : احساس می کنید چیزهایی زیادی برای کشف کردن در جهان وجود دارد
دهه بیست زندگی اوج ماجراجویی است. احتمالا شما دوست دارید تا جایی که می توانید کل جهان را کشف و تجربه کنید، بنابراین وقت کافی برای یک رابطه دائمی نخواهید داشت و حتی دوست ندارید در یک مکان ثابت مستقر شوید. اگر از نظر شما هیچ احساسی مهم تر از آزادی نیست، احتمال این که زود ازدواج کنید، صفر است.
دلیل چهارم برای ازدواج نکردن : زیاد به ازدواج فکر نمی کنید
اگر در مورد ازدواج تردید دارید و هیچ نکته مثبتی در آن نمی بینید یا فکر می کنید که تنها بودن بسیار جذاب تر است، احتمال این که دیر ازدواج کنید زیاد است. فکر این که باید باقی عمر خود را با یک نفر دیگر بگذرانید برایتان ترسناک است؟ هنوز چیزهای زیادی برای فکر کردن به آنها قبل از ازدواج وجود دارد. بهتر است گاهی خودتان را در موقعیت های مختلف قرار دهید و به این بیاندیشید که زندگی در تنهای برای شما بهتر است یا در کنار فردی دیگر.
دلیل پنجم برای ازدواج نکردن : نمی توانید به کسی اعتماد کنید
حتما برای شما هم پیش آمده که پس از یک تجربه تلخ، به سختی می توانید به دیگران اعتماد کنید. اگر در برقراری رابطه با اطرافیانتان همیشه محتاط عمل می کنید یا به سختی می توانید درباره خودتان با آنها صحبت کنید، یعنی هنوز آمادگی ازدواج را ندارید.
دلیل ششم برای ازدواج نکردن : به خلوت و تنهایی احتیاج دارید
همه ما گاهی به تنهایی احتیاج داریم اما اگر شما همیشه تنهایی را به بودن در کنار دیگری ترجیح می دهید، برایتان سخت خواهد بود که وارد یک رابطه جدی مانند ازدواج شوید. اگر دوست ندارید هنگام کار در منزل یا زمانی که با خود خلوت کرده اید کسی مزاحم شما شود، نشانه این است که هنوز برای داشتن یک رابطه شاد و موفق آماده نیستید.
دلیل هفتم برای ازدواج نکردن : آمادگی قرار ملاقات ندارید
قرار ملاقات احتیاج به آمادگی دارد. شما باید آنقدر احساس خوب و مثبتی نسبت به خود و رابطه با دیگری داشته باشید تا بتوانید طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهید. این کار از عهده هر کسی بر نمی آید. خجالتی بودن کاری از پیش نمی برد، برای این کار اعتماد به نفس و عزت نفس لازم است. تنها در این صورت است که می توانید از رابطه ای سالم لذت ببرید.
برگرفته از : مجله زندگی ایده آل
کلمات کلیدی:
خیلی از انتخابهای ما در زندگی، از کاری که میخواهیم انجام دهیم گرفته تا آدمهایی که با آنها رفتوآمد میکنیم، نظرات متفاوتی را در اطرافیانمان ایجاد میکند. به نظر میرسد که اعضای خانواده، دوستان و حتی آنهایی که کاملاً با ما غریبه هستند، درمورد همه کارهایی که انجام میدهیم، چه کوچک و چه بزرگ، نظر میدهند.
گاهی اوقات تا جایی پیش میروند که از شما برای تصمیماتی که گرفتهاید یا انتخابهایی که داشتهاید توضیح میخواهند. ممکن است احساس کنید که باید به آنها پاسخ دهید اما واقعیت این است که خیلی چیزهای مربوط به شما به دیگران هیچ ارتباطی ندارد و شما درمورد 15 مسئله زیر، هیچ توضیحی به کسی بدهکار نیستید؛ هرچند خودتان فکر میکنید که هستید.
1. بخاطر شرایط زندگیتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
چه تنها زندگی کنید، چه با همسر سابقتان، چه با والدین و چه در این هتل و آن هتل، اگر از بیست سال به بالا داشته باشید، نیازی نیست که به کسی توضیحی درمورد شرایط زندگیتان بدهید. اگر خودتان آگاهی کامل از وضعیت زندگی خودتان داشته باشید، به این معنی است که برای خودتان دلایلی دارید که به هیچ کس دیگری هم ارتباط ندارد.
2. بخاطر اولویتهای زندگیتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
درمورد چیزهایی که باعث آرامش و شادی در زندگی شما و عزیزانتان میشود، ایدههایی دارید که باید اولویت اصلی شما باشد. ازآنجا که همه ما افرادی خاص هستیم که ارزشها، آرزوها و تمایلات متفاوت داریم، ممکن است اولویتهای اصلی شما با دیگران متفاوت باشد. برای اینکه چه چیزی را اولویت زندگی خودتان قرار دادهاید به کسی توضیحی بدهکار نیستید. این مسئله شخصی خودتان است نه دیگران.
3. اگر پشیمان نیستید، هیچ عذرخواهی به کسی بدهکار نیستید.
اگر از عملتان پشیمان نیستید، هنوز فکر میکنید که کسی بخاطر چیزی اشتباه میکند، نیازی به عذرخواهی کردن ندارید. خیلیها عادت دارند که خیلی زود معذرتخواهی میکنند و سعی میکنند زخمهایی را التیام ببخشند که هنوز آمادگی خوب شدن ندارند. اینکار فقط آن زخم را عمیقتر کرده و مشکلات بیشتری ایجاد میکند. اگر از کاری متاسف نیستید، نیازی به عذرخواهی نیست.
4. بخاطر نیاز به زمانی برای تنها بودن به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
وقتی میخواهید برنامههایی را بخاطر اینکه نیاز به زمانی برای تنها بودن دارید، کنسل کنید، ممکن است نگران باشید که در نظر دیگران بیادب یا گستاخ دیده شوید. اما باید بدانید که تنها وقت گذراندن مسئلهای کاملاً طبیعی و لازم است که بیشتر آدمها باید تجربه کنند. با اعتماد به نفس وقت تنهایی تان را بگذرانید و به فکر دیگران کار نداشته باشید.
5. برای اعتقادات شخصی دیگران، موافقتی بدهکار نیستید.
اینکه کسی اعتقادات شخصی خود را با شور و هیجان بیان میکند به این معنی نیست که مجبورید آنجا بنشینید و همه نظراتش را تایید کنید. اگر با او همعقیده نیستید، در حق خودتان و آن فرد انصاف نیست که از نظرات خودتان بگذرید و تظاهر کنید که با او موفق هستید. محترمانه نشان دادن عدم موافقتتان خیلی بهتر از این است که به موافق بودن تظاهر کنید.
6. به هر چیزی که دیگران میگویند، پاسخ مثبت بدهکار نیستید.
هر زمان که لازم است حق دارید "نه" بگویید. درواقع موفقترین افراد دنیا کسانی هستند که هنر "نه" گفتن به هر چیزی که اولویت زندگیشان نیست را یاد گرفتهاند. مهربانی دیگران را درک کنید و برای آن قدرشناس باشید اما از اینکه مودبانه چیزی را که شما را از رسیدن به اهداف و اولویتهایتان دور میکند رد کنید، واهمه نداشته باشید.
7. بخاطر وضعیت ظاهریتان، به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
ممکن است لاغر، چاق، قدبلند یا کوتاه باشید. ممکن است ظاهری زیبا یا خیلی ساده داشته باشید. نیازی نیست که بخاطر ظاهرتان به کسی توضیح دهید. وضعیت ظاهری شما مسئله مربوط به خودتان است و نشاندهنده ارزش فردی شما نیست.
8. بخاطر علایق غذاییتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
خیلی از غذاها هستند که اصلاً دوست ندارید و این به علایق چشایی و مسائل سلامتی برمیگردد. نیازی نیست که به کسی توضیح دهید که چرا یکسری غذای خاص را دوست دارید. انتخابهای غذایی شما مسئلهای مربوط به خودتان است. اگر کسی به شما فشار بیاورد که چرا یک غذا خاص را میخورید (یا نمیخورید)، توجه نکنید و فقط بگویید که چون به آن غذا علاقه دارید (یا ندارید).
9. بخاطر زندگی جنسیتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
فقط در همین حد که مربوط به داشتن رابطه شرعی با همسر قانونی تان که به این رابطه رضایت دارد باشد، نیازی نیست به کسی توضیح دهید که چرا، چطور، کجا و با چه کسی رابطهجنسی برقرار میکنید.
10. بخاطر انتخابهایی که در زندگی شخصی و کاریتان دارید، به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
گاهیاوقات شرایط زندگی مجبورمان میکند که بین کار و زندگی شخصی انتخاب کنید. این تصمیم همیشه هم آسان نیست و ممکن است در آخر کار مجبور شوید یکی از آنها را انتخاب کنید، نه به این خاطر که توجهی به زندگی شخصی و زندگی اجتماعیتان ندارید، بلکه به این دلیل که کارتان طوری است که امنیت آیندهتان را به خطر میاندازد. در هر حالت، برای اینکه کارتان را به زندگی شخصیتان ترجیح دادهاید (یا برعکس) به کسی توضیحی بدهکار نیستید. مهم این است که خودتان به تصمیمی که گرفتهاید مطمئن باشید.
11. بخاطر اعتقادات مذهبی یا سیاسیتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
چه دموکرات باشید، چه آزادیخواه، مسیحی یا مسلمان و یا هر دین الهی دیگر، فقط انتخاب شخصی خودتان است. برای آنچه که هستید و چیزی که به آن اعتقاد دارید، توضیحی به کسی بدهکار نیستید. اگر کسی نمیتواند شما را آنطور که هستید بپذیرد، مشکل اوست نه شما.
12. بخاطر مجرد ماندنتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
چه بخاطر تصمیم خودتان مجرد مانده باشید و چه دست تقدیر، این مسئله به هیچکس جز خودتان ارتباط ندارد. مجرد بودن یک اختلال شخصیتی نیست. دست خودتان است که ازدواج بکنید یا نکنید. از این گذشته، مجرد یا متاهل بودن یکی از آن برچسبهای اجتماعی است که نباید چندان اهمیت داشته باشد.
13. فقط به خاطر اینکه کسی از شما خوشش آمده، قرارملاقات عاشقانه به او بدهکار نیستید.
ممکن است یکی خیلی مهربان و خوشظاهر باشد و حتی کمی هم به او علاقه داشته باشید، اما فقط به این خاطر که او از شما خواسته است، لازم نیست رابطهای را با او شروع کنید. اگر تمایلی به آن ندارید، به هیچ عنوان جلو نروید. البته باید توضیحی برای رد کردن پیشنهاد او پیدا کنید اما سعی کنید این توضیح کوتاه و در چارچوب تصمیمتان باشد.
14. بخاطر تصمیم ازدواجتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
اینکه تصمیم بگیرید ازدواج کنید و بچهدار شوید یا مجرد بمانید و بچه نداشته باشید، تصمیم شخصی خودتان است. حتی مادرتان که آرزوی نوهدار شدن دارد، باید درک کند که ازدواج تصمیمی شخصی است و شاید برای همه مناسب نباشد. هرچقدر هم که برایش سخت باشد، او باید به تصمیم شما احترام بگذارد.
15. بخاطر انتخاب روابطتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
گاهیاوقات مردم نظرات نامناسبی درمورد روابط عاشقانه شما میدهند که واقعاً هیچ ارتباطی با آنها ندارد. ممکن است بارها و بارها نظراتی مثل (شما اصلاً به هم نمیآیید، یا باید کس دیگری را برای خودت پیدا کنی) بشنوید. اما برای انتخابهایی که برای روابط خود دارید، فقط باید به خودتان پاسخگو باشید. زندگی خودتان را بکنید و هیچوقت بخاطر حرف افراد دیگر در رابطهای نمانید یا بیرون نیایید. اگر لازم است اشتباه بکنید، اما سعی کنید همیشه از اشتباهاتتان درس بگیرید.
کلمات کلیدی:
درگوشی های مهم با پسران و دختران دم بخت
ازدواج نهادی است که زندگی افراد را به شیوههای گوناگون اعم از عاطفی و اقتصادی به هم پیوند میزند. اما به جهت اینکه این پیوند هرگز گسستنی نشود باید همسران به شرایطی مهم پایبند باشند و آنها را تحت هر شرایطی رعایت کنند. لذا به آقاپسرها و دخترخانمهایی که در سن ازدواج قرار دارند، پیشنهاد میکنیم برای موفقیت در زندگی مشترک آیندهشان، توصیههایی که در زیر ذکر شده را نادیده نگیرند.
1. قرار نیست زندگی بعد از ازدواج، مدینه فاضلهای باشد که تمام نیازهایتان را برآورده کند و شما را صددرصد خرسند و خوشحال کند. نه، اینطور نیست. داشتن یک زندگی متاهلی خوب و موفق، مستلزم از خودگذشتگی، فداکاری، صبر، درک متقابل و بخشندگی است. عدهای میگویند: آن جوانی که نمیخواهد از غرور و خودخواهی و صفات بد خود عقبنشینی کند، همان بهتر که برای همیشه مجرد بماند.
2. ازدواج، بهترین فرصت برای رشد روحی و رسیدن به کمال است. لازم است که در این زندگی، هر روز به فکر پیشرفت اخلاقی باشید.
3. اشکالی ندارد اگر در ماههای اول زندگی ناخواسته، اشتباهاتی از شما سربزند. اما سعی کنید هرچه زودتر از این شرایط بیرون بیایید و از اشتباهاتتان درس بگیرید و هرگز آنها را تکرار نکنید. عملکرد شما در سال پنجم و دهم ازدواج، باید متفاوت از سال اول باشد.
4. یک مرد واقعی میتواند عاشق یک زن شود، با او ازدواج کند و تا آخر عمر پایبند او باقی بماند. یک زن واقعی هم میتواند به عشق چنین مردی احترام بگذارد و در سایه علاقهای که در دل به آن مرد حس میکند، دلسوزانه به ساختن یک زندگی خوب و شیرین با او بپردازد.
5. عشق تنها یک حس نیست. عشق به معنای تعهد و دلسپردگی است. چشمانتان را باز کنید تا با چاشنی عشق و معیارهایی که برایتان اهمیت دارد، به سمت زندگی جدید بروید؛ اما وقتی رفتید، برای هر مشکلی، حتی بدترینها، بهدنبال راهحل باشید و از طلاق دوری کنید. همواره به فکر استحکام بخشیدن به نهال نوپای زندگی دونفرهتان باشید، نه شکسته شدن آن.
6. اگر در گذشته با افراد دیگری روابط عاطفی داشتهاید، برای همیشه آنها را فراموش کنید. داشتن روابط حتی در فضای مجازی هم میتواند براحتی عواطف و احساسات را تحریک کند و این خیانت به همسر است. بشدت از آن حذرکنید.
7. زنان روابط عاشقانه را در واژگان عاشقانه میدانند و مردان در رابطه جنسی. زبان یکدیگر را یاد بگیرید.
8. ما جذب افرادی میشویم که از ما متفاوتند و در عین حال، با آنها احساس نزدیکی میکنیم. پس بعد از ازدواج، سعی نکنید تفاوتهایی را که همسرتان با شما دارد از بین ببرید و او را شبیه خود کنید. این کار، او را به شخصیتی تبدیل می کند که برای شما جذاب نیست.
9. پیش و پس از ازدواج درباره زندگی متاهلیتان با پروردگار متعال راز و نیاز کنید و از او خواهش کنید راه درست را نشانتان دهد. آن کس که در روزهای شادی و غم همواره یار شما باقی میماند، تنها اوست.
10. خوشبختی را فدای مادیات نکنید. در هر مرحله از زندگی که به گذشته نگاه کنید، خاطرات خوش به امور معنوی مربوط میشوند و نه پولی که خرج کردهاید.
کلمات کلیدی:
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
گاهی بساط عیش خودش جور میشود
گاهی دگر تهیه بدستور میشود
گه جور میشود خود آن بی مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور میشود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو میشود
گاهی برای خنده دلم تنگ میشود
گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود
گاهی تمام آبی این آسمان ما
یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود
گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود
از هرچه زندگیست دلت سیر میشود
گویی به خواب بود جوانی مان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود
کاری ندارم کجایی چه میکنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود
برگی از دفتر شعر قیصر امین پور
کلمات کلیدی: